English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (509 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
passing place U محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
link route segments U راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
concurrence U تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
logistic route U راههای تدارکاتی
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
stereogram U یک زوج عکس استریوسکوپی توجیه شده برای برجسته بینی
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
To block the escape routes. U راههای فرار را مسدود کردن
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
vittate U دارای راه راههای طولی
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
waterways U مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
waterway U مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
pinstripe U راه راههای باریک روی پارچه
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
gridlock U راهبندان مطلق [به طوری که چهار راههای اصلی بسته شوند]
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
movement credit U وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
confluences U تلاقی
conflux U تلاقی
collisions U تلاقی
collision U تلاقی
anastomosis U تلاقی
anastomois U تلاقی
confluence U تلاقی
weaving U تلاقی
tangency U تلاقی
intersection point U نقطه تلاقی
commissure U محل تلاقی
crossing points U نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تلاقی
interactional points U نقاط تلاقی
point of intersection U نقطه تلاقی
meeting U تلاقی همایش
vanishing point U نقطه تلاقی
gantlet U تلاقی کردن
meetings U تلاقی همایش
incidence matrix U ماتریس تلاقی
countering U باجه تلاقی کردن
mould line U خط حاصل از تلاقی دو سطح
redezvous U محل تلاقی یکانها
quits U بی حساب تلاقی شده
groins U محل تلاقی دوطاق
groin U محل تلاقی دوطاق
outfall U محل تلاقی دوابریز
counter U باجه تلاقی کردن
countered U باجه تلاقی کردن
crossing U نقطه تلاقی دوراهی
septum U حفرههای بینی پره بینی
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
confluence اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
confluences U اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
gantlet U : محل تلاقی دو خط راه اهن
csma/cd U دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
concourse U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
concourses U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
crease U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
telematics U نقطه تلاقی راه دور وپردازش خودکار اطلاعات
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
mach stem U جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
redezvous U تلاقی کردن ملاقات کردن
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
mucus of the nose U اب بینی
night bilndness U شب بینی
sniveling U اب بینی
nozzles U بینی
snivelled U اب بینی
snivelling U اب بینی
graphology U خط بینی
nasally U از بینی
nozzle U بینی
snivels U اب بینی
rhinologist U بینی
rheum U اب بینی
double vision U دو بینی
cross eye U کج بینی
chiromancy U کف بینی
nose U بینی
the handle of the face U بینی
cross eye U دو بینی
noses U بینی
snoot U بینی
snot U اب بینی
palmistry U کف بینی
neb U بینی
hand reading U کف بینی
sniveled U اب بینی
pecker U بینی
snivel U اب بینی
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
isomorphism U هم ریخت بینی
worldview U جهان بینی
priggery U خود بینی
crystal gazing U بلور بینی
arrangements U پیش بینی
xanthopsia U زرد بینی
introspection U باطن بینی
microscopy U ذره بینی
auguries U پیش بینی
astrology U طالع بینی
astrology U اختر بینی
genethlilogy U زایچه بینی
cautioning U پیش بینی
optimism U نیک بینی
microscopy U ریز بینی
cautions U پیش بینی
vibrissa U موی بینی
conchoscope U بینی بین
quillet U باریک بینی
projections U پیش بینی
projection U پیش بینی
subtlety U باریک بینی
world view U جهان بینی
cautioned U پیش بینی
genethlilogy U طالع بینی
platyrrhine U پهن بینی
caution U پیش بینی
augury U پیش بینی
prevision U پیش بینی
rhiopharyngeal U بینی حلقی
clear sightedness U روشن بینی
keenness of sight U تیز بینی
lookahead U پیش بینی
strictures U باریک بینی
stricture U باریک بینی
rhinoscope U بینی نگر
long siht U دور بینی
localism U کوته بینی
to blow nose U گرفتن بینی
priggism U اندک بینی
lenticular U ذره بینی
hawk nose U بینی قوشی
pregiurement U پیش بینی
weltanschauung U جهان بینی
laryngoscopy U حنجره بینی
second sight U دور بینی
haemoscopy U خون بینی
abdominos'copy U شکم بینی
rhinology U بینی شناسی
retinoscopy U شبکیه بینی
insight U درون بینی
insights U درون بینی
self imprtance U خود بینی
precaution U پیش بینی
precautions U پیش بینی
polyopia U چند بینی
prospectiveness U پیش بینی
second sight U روشن بینی
finesse U نکته بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
prognostications U پیش بینی
prognostication U پیش بینی
scintillating scotoma U اخگر بینی
macropsia U درشت بینی
rhinal U وابسته به بینی
megalopsia U درشت بینی
megalopsis U درشت بینی
arrangement U پیش بینی
preparations U پیش بینی
nasology U مبحث بینی
nasoscope U بینی بین
nassal U وابسته به بینی
nasute U گنده بینی
insolence U خود بینی
biopsy U زنده بینی
nearsightedness U نزدیک بینی
clairvoyance U روشن بینی
ozena U قرحه بینی
expectation U پیش بینی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com